بسم اللّه الّرحمن الّرحیم «الحمد للّه رب العالمین و صلی اللّه علی سیّدنا و نبیّنا محمّد و علی اهل بیته و لعنة اللّه علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الّدین»
قرآن 114 سوره دارد و از همه سورهها بزرگتر سورهی بقره است و ما میخواهیم دربارهی بزرگ ترین آیهی قرآن که دربارهی حقوق است صحبت کنیم. یعنی دربارهی وام و دین و قرض میخواهیم صحبت کنیم. آیا وام گرفتن واجب است یا حرام یا. . . حال ببینیم چگونه وام بگیریم، از چه کسی وام بگیریم و چقدر وام بگیریم؟ در معاملاتی که نقدی نیست و نسیه است، بدهکار باید چه کند؟ این افتخار ماست که بزرگ ترین نامههای نهج البلاغه در مورد سیاست مملکت است و در قرآن بزرگ ترین آیهها در مورد مسائل حقوقی است. اصولاً قرض کردن و نسیه گرفتن کار خوبی نیست، مگر این که اضطرار و اجباری باشد. آدم اگر روی زیلو و مقوا بنشیند و یک اتاق کاه گلی درست کند بهتر از قرض گرفتن است. پس سعی کنید قرض نکنید. در این زمینه چندین حدیثی داریم: قال علی(ع): «إِیَّاکُمْ وَ الدَّیْنَ فَإِنَّهُ هَمٌّ بِاللَّیْلِ وَ ذُلٌّ بِالنَّهَارِ»(من لایحضرهالفقیه، ج3، ص182) از مقروض بودن و قرض گرفتن دوری کنید، چون دین هم و غم شما در شب و ذلت و خواری شما در روز است. (وقتی طلبکار را میبیند) در حدیث دیگر پیغمبر فرمود: «أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الْکُفْرِ وَ الدَّیْن»(عللالشرائع، ج2، ص527) پناه میبرم به خدا از کفر و این که بدهکار باشم. شنونده فرمود: یعنی بدهکاری واقعاً مثل کفر این قدر بد است؟ پیامبر فرمود: «نَعَمْ» در جایی دیگر حضرت علی(ع) دید قصابی گوشت خوبی دارد، گفت: پس چند سیری برای خانه بخرم. وقتی رفت بخرد، دید پول در جیبش نیست. و از خرید منصرف شد! قصاب گفت: چرا نخریدید؟ امام فرمود: پول در جیبم نیست. قصاب گفت: مغازه برای خودتان است، اختیار دارید. امام فرمود: عوض این که گوشت بخرم و بگویم فردا پول میدهم، به شکم خود میگویم فردا گوشت میخورم. برای چه خودم را بدون دلیل بدهکار کنم. هزارها نفر گوشت نمیخورند، چیزی هم نمیشود. ما در 22 بهمن به کشورهای آفریقایی که عدهی زیادی از آنها بت پرست بودند، رفتیم که احوال بت هایشان را بپرسیم. ما را به حیاط راه دادند، ولی در خود مکان و اتاق را بستند. گفتیم میخواهیم بت بزرگ را ببینیم، گفتند: خدا تا 6 بعد از ظهر خواب است. بعد گفتند خدای کوچک را میشود دید. ما را نزد خدای کوچک بردند و گفتند که: خدای کوچک از عرق خدای بزرگ درست شده، بعد در حین حرف هایشان گفتند: خدای کوچک فقط شیر و سبزی قبول میکند و گوشت نمیخورد و هوادارانش هم گفتند ما هم گوشت نمیخوریم. . . بگذریم. علیای حال، خوب است که آدم به جای این که به قصاب بگوید فردا به تو پول میدهم، به خودش بگوید: فردا گوشت میخوریم. کار نشد ندارد. بدهکاری مسئلهی مهمی است. شهید در جبههی جنگ اگر شهید شود، همهی گناهانش بخشیده میشود، ولی اگر بدهکار باشد یک قران آن هم بخشیده نمیشود. قرآن میگوید: اگر کسی مرد خواستید اموالش را تقسیم کنید «مِنْ بَعْدِ وَصِیَّةٍ یُوصی بِها أَوْ دَیْنٍ»(نساء/11) تا بدهیاش را ندادید، حق تقسیم اموال را ندارید. اما اگر لازم شد و نیاز بود قرض کنید. چقدر وام دادن ثواب دارد! ! ! چون سرمایههای خوابیده مشکلات مردم را برطرف میکند و در یک حرکت جامعه ماشینهای سالم باید ماشینهای خراب و مانده را بکسل کنند. معنای انفاق این است. پس افراد پولها را نگه ندارند و وام بدهند، چه خودشان و چه به صندوقهای قرض الحسنه، با این کار چقدر نیروها در جامعه به حرکت میافتد. قال الصادق(ع): «لَأَنْ أُقْرِضَ قَرْضاً أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَتَصَدَّقَ بِمِثْلِهِ»(وسائلالشیعة، ج18، ص329) وام دادن و قرض دادن برای من بهتر است، از این که صدقه بدهم. چون اگر پول بدهی و قرض بگیری، این پول به حرکت در میآید. و این پول میرود و برمی گردد و دوباره به یک نفر دیگر میدهم و او هم راه میافتد، صدقه مثل آب راکت است و وام مثل آب رودخانه است. «من أقرض مؤمنا قرضا ینتظر به میسوره کان ماله فی زکاة و کان هو فی صلاة الملائکة حتى یؤدیه إلیه»(أعلامالدین، ص390) کسی که وام بدهد به کسی، ملائکه به او درود میفرستند تا بدهکار پول او را برگرداند. وام دادن و قرض دادن ثواب دارد «مَنْ أَقْرَضَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ کَانَ لَهُ بِکُلِّ دِرْهَمٍ أَقْرَضَهُ وَزْنَ جَبَلِ أُحُدٍ مِنْ جِبَالِ رَضْوَى وَ طُورِ سَیْنَاءَ حَسَنَاتٌ وَ إِنْ رَفَقَ بِهِ فِی طَلَبِهِ تَعَدَّى بِهِ عَلَى الصِّرَاطِ کَالْبَرْقِ الْخَاطِفِ اللَّامِعِ بِغَیْرِ حِسَابٍ وَ لَا عَذَابٍ»(ثوابالأعمال، ص288) حال اگر وام دهنده به دوست مسلمانی وام بدهد و مماشات کند، یعنی با طرف کنار بیاید بدون این که به طرف فشار بیاید، روز قیامت بدون حساب به بهشت میرود و از صراط مثل برق عبور میکند و مشکلات قیامت از او برداشته میشود. قال رسول الله(ص): «مَنْ أَنْظَرَ مُعْسِراً کَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کُلِّ یَوْمٍ صَدَقَةٌ بِمِثْلِ مَالِهِ حَتَّى یَسْتَوْفِیَه»(کافى، ج4، ص35) کسی اگر وام و قرضی گرفته و ندارد بدهد، به او در پس دادن فشار نیاوری، در هر روزی که مهلت میدهد، به مقداری که وام داده خدا به او صدقه میدهد. پس اولاً سعی کنید وام نگیرید. و اگر گرفتید، پول دارها وام بدهند. و اگر وام گیرنده تحت فشار بود، سعی کنند وام دهندهها مماشات کنند تا ثواب اخروی را نصیب خودشان بکنند و نیروها هم در جامعه به حرکت در بیایند. وام گیرنده هم لوس نباشد. جوانی آمده بود میگفت: به این بازاریها بگویید که وقتی سراغ دخترشان میرویم این قدر سخت نگیرند و مهریه را سنگین نگیرند. من گفتم باشد. ولی اگر من یک خواستگار برای خواهرت بفرستم تو هم همین کار را میکنی؟ خدا گفته وام بدهید و برای این که افراد بخیل را سخی کند، از راههای درونی وارد شده و گفته: آنهایی که باید انفاق کنند و نمیکنند «فخسفنا به و بداره» قارون وار ایشان را درون گور میکنیم و از مالش خیر نمیبیند. اگر کسی وام گرفت باید در ادای دینش سرعت داشته باشد، یعنی اگر سر نماز بود و طلبکار گفت: باید پول من را بدهی! اگر نتوانست دست توی جیبش کند و قرضش را بدهد، باید نماز را بشکند و پول را به طلبکار بدهد. این خیلی مهم است. اسلام میگوید: نمازت را بشکن ولی پول مردم را بی خود نگه ندار. ولی میگوید: اگر کسی وام گرفته و پول دارد و ندهد، هر شب که میخوابد، گناه دزد سر گردنه را دارد. دود از این حدیثها بلند میشود. می گفت: قرض الحسنه، قرض الپس نده شده است. بعضیها میگویند: اگر ما بخواهیم قرض مردم را بدهیم، دکان هایمان خالی میشود. چه کسی گفته دکان شما پر باشد؟ در ثانی کسی که از ترس این که دکانش خالی نشود، قرض مردم را نمیدهد، دکانش از راه دیگر خالی میشود. (درود بر شهدایی که این قال الصادق و قال الباقر را درتلویزیون آوردند) امام باقر(ع) فرمودند: کسی که وامش را پس ندهد، از ترس این که دستش خالی شود و دلش نمیآید پول مردم را بدهد، «کَانَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَقْدَرَ عَلَى أَنْ یُفْقِرَهُ مِنْهُ»(کافى، ج5، ص101) خدا از راه دیگر قدرت دارد که او را فقیر کند. اینهایی که خمس نمیدهند هم همینطور هستند. یعنی اگر کسی خمس نمیدهد، میگوید: سرمایهام کم میشود. خدا میگوید: خدا قادر است از راه دیگر تو را فقیر کند. پس در راه خدا خساست نکنید. خدا قادرتر است که از یک طریقی او را ضربهی فنی کند. برخی مرتب طفره میروند و مال مردم را نمیدهند، چک مینویسد ولی تاریخ چک را از روی خوش جنسی جمعه مینویسد و میگوید: یک روز هم یک روز است. چکها را طوری مینویسد که وقتی طرف رفت بانک به مشکل بخورد و برگردد و دو سه روز عقب میاندازد. بعضی مردم خیلی خسیس هستند. یک نفر موهایش را بعد از حمام میتراشید، میگفت: اگر قبل از حمام بتراشم موهایم بلند میشود. کسی خانه ا ش را اجاره داده بود. مستأجر میگفت: پول برق را در ازای برق از ما بگیر، ولی صاحب خانه میگفت: خوب سیمها کهنه میشود چه؟ من نمیدانم این خساستها به کجای آدم میرسد؟ ما یک هیأت روایت داریم که بعضی آدمها که زیادی زرنگ هستند، خدا آن چنان پس گردنشان میزند و بعضی آدمها که هیچ زرنگی ندارند، آن چنان زندگی مرفهی در اختیارشان میگذارد تا بفهماند به اینها که همه چیز هم به این زرنگیها نیست. کسی میگفت: من 11 رقم شغل بلد هستم. 4 شغل که اولش شین است، 7 شغل اولش نون است. میگفت: شاعر هستم، شاطری بلدم، شوفری هم بلدم، ولی الآن به گدایی نشستهام. آدمهایی زرنگ بازی میکردند. هم با ساواک همکاری میکرند، هم سخنرانی انقلابی میکردند. حدیث داریم: «مَنْ مَطَلَ عَلَى ذِی حَقٍّ حَقَّهُ وَ هُوَ یَقْدِرُ عَلَى أَدَاءِ حَقِّهِ فَعَلَیْهِ کُلَّ یَوْمٍ خَطِیئَةُ عَشَّارٍ»(مجموعةورام، ج2، ص263) حالا از کی پول قرض کنیم؟ حدیث داریم از کسانی پول قرض کنید که روحشان بزرگ است. نه از کسانی که تازه به پول رسیدهاند. امام صادق(ع)؟ میفرماید: حاضرم دستم را در دهان افعی بکنم، ولی پیش این رقم آدمها دراز نکنم. اینها که تازه به پول یا هر چیزی رسیدند، دست از آن نمیکشند. مال یک مستی خاصی دارد. «سُکْرُ الْمَالِ» حضرت علی(ع) در نهج البلاغه یک جمله دارد: «اللَّهَ اللَّهَ فِی الْقُرْآنِ»(نهجالبلاغه، نامه 47) بترسید از خدا، بترسید از خدا، توجه کنید به قرآن، نکند دیگران به قرآن عمل کنند ولی شما از عمل به قرآن باز بمانید. چنین کشوری غیر اسلامی است. تانزانیا رفته بودیم، دیدیم چین حدود 2000 کیلومتر خط آهن برای تانزانیا با وام بدون بهره کشیده است. جالب این است که وام بی بهره سفارش امام صادق است ولی چینیها عمل میکنند، اما بازاری حج رفتهی ما چنین نمیکند. سید جمال الدین اسدآبادی شرق و غرب رفت و برگشت و گفت: در غرب اسلام دیدم، مسلمان ندیدم و در شرق مسلمان دیدم ولی اسلام ندیدم. چرا باید چین وام بی بهره برای «وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ»(توبه/60) بدهد ولی ما چنین نکنیم؟
چند جمله بحث را به طور خلاصه برایتان بگویم. در قرآن بزرگ ترین آیه مربوط به مسائل حقوقی است. بزرگ ترین نامهها هم در نهج البلاغه در مورد مسائل سیاسی است. و این بزرگ ترین سند است برای این که دین ما در متن مسائل اجتماعی و سیاسی است. تا شب جمعهی بعد همهی شما را به خدا میسپارم. خدا نگهدارتان باشد. «والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»